من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

کافه

چقدر مثل نت هاى تکرارى

از 'دو'ران تو به 'سی'ماى کافه هاى تلخ برسم؟؟

تو نیستى....

دود سیگار قهوه را هم میزند

نظرات 1 + ارسال نظر
mamad جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 00:34 http://jabarotttt.blogfa.com

گرچه سخت است به فکری هوس نان نرسد
قصه ای نیست که با عشق به پایان نرسد!
قصه ای نیست که -حتی شده در آخر آن-
بوی یک یوسف گم گشته به کنعان نرسد
عشق احساس خطر کردن و رفتن به رهی ست
که در آن هیچ سری ساده به سامان نرسد!
راهی آمیخته با "خواهش" و "عرفان" و "وصال"
که بدون یکی از این سه به پایان نرسد!
«در نمازم خم ابروی...» چه معنی دارد؟
گر سر رشته این شعر به عرفان نرسد؟
همه محتاج به عشقید چه باید بکنید
گر چنین زرد بمانید و بهاران نرسد؟
زندگی حاصل آمیزش"عشق" و "نفس"است
گر یکی زین دو نباشد به شما جان نرسد!
mamnonam az delgarmiton

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد