من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

امید

رسول:من فهمیدم امید این نیست که یه چیزى  رو بخوایم بعد بشینیم پاش
سایه:پس چیه؟امید چیه؟
رسول:امید یعنى اینکه باور کنیم خدا هست و بهترین ها رو واسمون میخواد
سایه:اگه خدا بهترین ها رو نخواست برامون؟
رسول:باید از نسبت استفاده کنم!
یعنى خدا به نسبت اون گندى که زدیم بهترین ها رو برامون میخواد و اگه ما خودمون دوباره گند بزنیم خدا باز به نسبتش واسمون بهترین رو میخواد و ...

فیلم سایه