من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

تنهایى اب نباتى

تنهایى من این روزا شبیه آب نبات چوبى شده

هى مک میزنم به امید ادامس خوشمزه وسطش

و هر چى بیشتر مک میزنم

بیشتر میفهمم که دیگه خبرى از اون ادامسا بین این اب نبات ها نیست....

نظرات 4 + ارسال نظر
پزشک فارغ التحصیل جمعه 19 دی 1393 ساعت 12:15

سلام...
خوبین؟
ادامس؟
خیلی موضوع جالبی بود...

سلام دکتر....
شما؟!اینجا؟!
ببخشید گاو و گوسفند نیست دم دست!

ادامس دیگه!شما اب نبات میخوردید منتظر ادامس وسطش نبودید؟!!!!

فرزاد چهارشنبه 17 دی 1393 ساعت 11:29 http://social.iranect.ir/jahanbani

سلام
من اولین باره که از طریق سرزمین گوجه های سبز وبلاگتون رو دیدم
دکتر گندم عزیز!دلنوشته های جذاب و زیبایی اینجا خوندم بخصوص که ابهاماش جذابشون میکنه و حس خیال و شخصی سازی رو بر می انگیزه
پرشور و شادکام باشین

سلام دوست عزیز
خوش اومدید

ali جمعه 12 دی 1393 ساعت 18:00 http://web-neveshteh.mihanblog.com

چه نقطه اشتراکی دارید با من!

جوهر جمعه 12 دی 1393 ساعت 16:59 http://mydesk.blogsky.com

سلام...
نیست، اون موقع تحریم نبودمی. احتمالا آدامسای وسط آب نبات رو هم تحریم شدیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد